یکشنبه 16 ارديبهشت 1403 - Sun 05 May 2024
  • موفقیت اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس به همکاری با ایران در حوزه امنیت منطقه‌ای بستگی دارد

  • بانک‌ها هیچ دلیل و علاقه‌ای برای پرداخت وام به مردم ندارند!

  • باتلاق شمال در انتظار صهیونیست‌ها

  • عادی‌سازی بی‌حجابی شبیخون فرهنگی

  • معلمی که در اسارتگاه بعثی‌ها هم تدریس می‌کرد

  • واکنش نکونام به برکناری خطیر: استقلال به ساحل آرامش رسید

  • آخرین وضعیت تغییرات کتاب‌های درسی

  • صندوق‌های طلا زیر ذره‌بین

  • شاکی شدن حامیان بابک زنجانی با پس گرفته شدن پول بیت المال

  • نحوه رفتار آمریکا در مسئله غزه اثبات حقانیت موضع ایران در بی اعتمادی به آمریکا است/ جوانان باید منطق شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل را بدانند/ دیدار تیم ملی والیبال دانش‌آموزی ایران با رهبر انقلاب+فیلم

  • حزب‌الله با رگبار موشکی حمله ارتش اسرائیل را تلافی کرد

  • جنایات کومله به‌روایت تنها معلم بازمانده «برده‌سور»

  • فرمانده نیروی هوافضای سپاه: عملیات «وعده صادق» نکات پنهان زیادی دارد/آمریکایی‌ها گفته بودند دخالت نمی‌کنیم اما کردند+ فیلم

  • مانور عجیب روی کاهش نقدینگی

  • استایل گران قیمت بهاره رهنما

  • فرمانده‌ای که پسرخاله صدام را اسیر کرده بود

  • از ادعای شکنجه تا پیام‌های لحظه آخر به مادرش+ عکس و فیلم

  • زندگینامه شهید مرتضی مطهری، معلمی بزرگ و برگزیده

  • تجارت خاموش گلرنگ با «افعی تهران» در شبکه‌های فارسی زبان خارج از کشور +عکس

  • تصمیم‌گیری سلیقه‌ای عربستان در افزایش سهمیه حج+ عکس

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 339668
    تاریخ انتشار: 07/ارديبهشت/1402 - 13:03

    چرا هژمونی خیالی آمریکا به بن‌بست خورده است/بازدارندگیِ آمریکایی در نقطه صفر

    بنیان های قدرتِ بازدارندگی دولت آمریکا در شرایط کنونی به طور خاص با توجه به تضعیف شدید قدرت این کشور در نشان دادنِ اراده و نمودهای قدرتش در عرصه بین المللی در قالب پرونده های مختلف و همچنین القای اعتبار خود و ادعاهایش در قالب معادلات بین المللی به کنشگران و بازیگران گوناگون، به شدت ضعیف شده و رو به افول و زوال حرکت می کند.

    چرا هژمونی خیالی آمریکا به بن‌بست خورده است/بازدارندگیِ آمریکایی در نقطه صفر

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»مدت هاست که تحلیل و تفسیرهای مختلفی در جهان و به طور خاص در میان اندیشکده ها و نخبگان سیاسی و آکادمیک آمریکایی در مورد افول هژمونی و قدرتِ بین المللی آمریکا مطرح و منتشر می شود. در این راستا، شاید فصل مشترک تمامی تحلیل های مذکور این باشد که آمریکایِ کنونی تا حد زیادی با تضعیف بنیان های قدرت جهانی اش و متعاقبا نزول موقعیت خود در نظام بین الملل رو به رو شده است.

    در این راستا، ناظران و تحلیلگران هرکدام به بخشی از این روندِ نزولی قدرت آمریکا اشاره دارند و سعی در تشریح و بررسی ابعاد مختلف آن دارند. با این همه، شاید یکی از مهمترین نمودهای افول موقعیت جهانی آمریکا را بتوان در تضعیف شدید قدرتِ بازدارندگی این کشور مشاهده کرد. موضوعی که سبب شده تا بنیانِ این ادعا که کل جهان باید از آمریکا حساب ببرند و از اینکه خشم و مخالفت آن را در مورد مسائل مختلف برانگیزند، به شدت سست شود.


     
    *پایگاه خبری-تحلیلی "نشنال اینترست" در گزارشی به طور خاص از شکست قابل توجه راهبرد بازدارندگی آمریکا سخن می‌گوید و به این مساله اشاره دارد که در جهان کنونی، دولت آمریکا نه از اراده و قدرت کافی جهت مواجهه با مسائلی که با آن ها رو به رو است برخوردار می باشد و نه اعتباری دارد که مخالفان و رقبایش با در نظر گرفتن آن، از انجام برخی اقدامات در نقطه مخالف منافع آمریکا خودداری کنند. موضوعی که به نوعی زوال موقعیت بین‌المللی آمریکا را تسهیل کرده است.
     
    در این راستا، تحلیلگران و اندیشمندان حوزه روابط بین الملل، به طور خاص 2 مولفه عمده و محوری را در تضعیف قدرت بازدارندگی ایالات متحده آمریکا در سطح جهان مورد اشاره قرار می دهند.

    یک: آمریکا و ضعف مفرط در نشان دادن اراده و کنشِ فعال خود
    شاید ابتدایی‌ترین جلوه ای که بسیاری از تحلیلگران حوزه روالبط بین الملل با استناد به آن از تضعیف جدی راهبردی بازدارندگی آمریکا سخن می گویند، مرتبط با ضعف مفرط واشینگتن در نشان دادن اراده و کنش فعال از سوی خود در مواجهه با مسائل مختلف بین المللی باشد.
     
    به طور خاص در این زمینه می توان "جنگ اوکراین" را به عنوان یک نمونه مورد اشاره قرار داد. آمریکایی ها قبل از آغاز جنگ اوکراین بارها و باهار به روسیه هشدار می دادند که اگر این کشور وارد جنگ با اوکراین شود، آن ها بدون تردید به نفع کیِف وارد جنگ می شوند و حتی در این رابطه از حضور میدانی و دفاع از متحد خود نیز ابایی ندارند.

    با این حال، با آغاز شدن جنگ مذکور، آمریکا به کل از گزاره حمایت میدانی خود از اوکراین پا پَس کشید و صرفا محدود به اعطای کمک های مالی و تسلیحاتی به اوکراین شد. موضوعی که البته اعتراضات گسترده ای را از سوی مقام های اوکراینی نیز برانگیخت و آن ها فهمیدند که کشورشان به اهرمی برای پیشبرد اهداف بین المللی واشینگتن علیه رقبایش تبدیل شده است.



    *نشریه "فارین پالیسی" در گزارشی با اشاره به جنگ اوکراین به طور خاص به این نکته می پردازد که این جنگ و البته شمار دیگری از رویدادهای بین المللی نشان دادند که تا چه اندازه میان ادعاها و اقدامات میدانی آمریکا در حمایت از متحدانش فاصله است. موضوعی که تا حد زیادی موقعیت و جایگاه بین المللی آمریکا و توان بازدارندگی آن را تضعیف کرده است.
     
    نمونه دیگر در این رابطه را می توان در دوران ترامپ و زمانی که دولت آمریکا در برابر تجاوز ارتش ترکیه به شمال سوریه و حمله آنکارا به مواضع کُردهای دموکراتیک سوریه(که متحد آمریکا بودند) سکوت کرد، مشاهده کرد. به بیان ساده تر، دولت آمریکا با این اقدام خود، عملا یک متحد راهبردی اش را در قالب جنگ داخلی سوریه، بر پایه معاملات و بده بستان های پشت پرده با دولت ترکیه، تنها گذاشت و هیچ اراده جدی را در حمایت از شریک و متحد خود نشان ندارد.

    در جریان آنچه آمریکا آن را ساقط کردن یک بالن جاسوسی چینی بر فراز حریم هوایی این کشور نیز عنوان کرد هم شاهد بودیم که آمریکا عملا نتوانست اقدامی موثر را در پاسخ به اقدام چینی ها انجام دهد و صرفا محدود به مواضع کلامیِ خود شد.

    جدای از این ها، در جریان بازگشت مجدد طالبان به قدرت در افغانستان نیز دیدیم که آمریکا در برابر تحرکات طالبان و خُلف وعده های آن پس از به دست گرفتن قدرت نیز سکوت کرد و البته که در جریان عقب نشینی خود از افغانستان نیز شمار قابل توجهی از دوستان و متحدان خود را در این کشور رها کرد. موضوعی که آن هم نشان داد تا چه اندازه واشینگتن در حمایت و پشتیبانی از متحدانش سُست است و البته که نمی تواند از اصول ادعایی خود در قالب مسائل مختلف در عرصه بین‌المللی نیز حمایت و حراست کند.

    نمونه هایی از این دست تنها از یک نکته مهم خبر می دهند و آن این است که اساسا دولت آمریکا از اراده و قدرت کافی جهت دستیابی به اهدافش و حراست از منافع خود در برابر رقبا و مخالفانش برخوردار نیست و همین موضوع تا حد زیادی توان بازدارندگی این کشور را تضعیف کرده است. به بیان دیگر، آمریکا از ترس هزینه های سنگینِ نشان‌دادن اقدام و واکنش در موراد فوق الذکر و با توجه به اینکه قدرت کافی در پیشبرد دستورکارهایش در موارد مذکور را نیز ندارد، موضع انفعالی اختیار کرده و همین مساله از تضعیف شدید قدرت بازدارندگی آن خبر می دهد.

    دو: آمریکا و چالش "تصویرِ" مخدوش این کشور در عرصه بین المللی
    مولفه دوم در تضعیف جدی پایه های قدرت بازدارندگی آمریکا که به نوعی بایستی آن را مکمل و نتیجه مولفه اول نیز به حساب آورد، چالش و مشکل تصویرِ مخدوش و اعتبار آسیب دیده دولت آمریکا در حراست از منافع و اصول ادعایی خود در عرصه بین المللی است. به بیان ساده تر، آمریکا در سال های اخیر به قدری در عمل به تعهدات خود در مورد شرکا و متحدانش و البته، تقابل با رقبا و مخالفانش به دلیل احتیاط های راهبردی و تضعیف اهرم های قدرت خود، ضعیف و پرنقص عمل کرده که دیگر، متحدان مهم این کشور در عرصه بین المللی و حتی کشورهای عادی نیز روی واشینگتن و قدرت آن جهت حمایت از خود و منافعشان حساب نمی کنند.

    شاید عینی ترین نمود این مساله در شرایط کنونی، فاصله گرفتن قابل توجه کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس از آمریکا باشد. در این راستا شاهدیم که امارات متحده عربی و عربستان سعودی به عنوان دو متحد و شریک سنتی آمریکا در منطقه حاشیه خلیج فارس، در سال های اخیر و در قالب پرونده های مختلف نظیر جنگ یمن و تقابل با ایران، به این نتیجه رسیده اند که آمریکا به هیچ عنوان شریک و متحدی نیست که بتوان به آن تکیه کرد و درست بر همین اساس نیز شاهدیم که این طیف از کنشگران، به تازگی راهِ تنش زدایی با ایران و توسعه روابط با قدرت های شرقی نظیر چین و روسیه را در پیش گرفته اند.

     
     


    *اندیشکده "بروکینگز" در گزارشی، مشکل اصلی قدرت بازدارندگی آمریکا در عصر کنونی را فقدان اعتبارِ قدرت این کشور نزد کنشگران مختلف در عرصه بین المللی می داند و تاکید می کند که آبروی مخدوش آمریکا در سطح بین المللی، به یک دردسر بزرگ برای آن تبدیل شده است.
     
    در واقع، آن ها در حال هماهنگ کردن خود با کریدورهای آتی قدرت در جهان و فاصله گرفتن از قدرتِ سنتی در نظام بین الملل یعنی آمریکا هستند. قدرتی که آن ها را صرفا به مثابه اهرم و کارت بازی می بیند و حاضر نیست در مواقع بحرانی و ضروری، به نحوی فعال و موثر به نفع آن ها وارد میدان شود.
     

    نظرات بینندگان
    نظرات شما